باور به عمق تنهایی

ساخت وبلاگ

باور به عمق تنهایی

در تاریخ آورده­اند که مولانا هر زمان فرصت دست می­داد دستی به ساز می­برد و یا از شاگردان ماهرش می­خواست موسیقی بنوازند تا روح مولانا نوازش یابد. در برخی موارد دل مولانا به اوج آسمان ها می­رفت و چون به زمین می می نگریست دلش سخت می گرفت و با همه وجود به اصالت تنهایی در این زنگی واقف می­شد و با همه وجود باور می­کرد که اگر خدا نیم نگاهی به آدمی نکند بحق تنها می­ماند. بر این اساس نامه­ای به حسام­الدین نگاشت که بیشتر از این جلال­الدین را در تنهایی سوزان رها نکند و بازگردد که جلال الدین تاب دوری را ندارد و اگر تا اکنون مانده است برای آن است که خدایش قرمان داده که تحت هر شرایطی تاب آورد تا روزی از راه رسد که حسام بازگشته و با یک دیدار غصه­ها ماه­های قبل از دلت بدر کند. وی در جایی با صراحت گفته بود که به امید دیدار حسام زنده­ام و بعد از آن آرزویی ندارم. بیقرار 16/11/1402

نماز رزمندگان و همه غریبان...
ما را در سایت نماز رزمندگان و همه غریبان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bbiqarar بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1402 ساعت: 12:18